انجمن پزشکی کوهستان ایران: اغلب کوهنوردان و خانواده آنها از اندیشیدن در باره عواقب کوهنوردی اجتناب می کنند. تهدید دائمی آسیب دیدگی یا مرگ نقش بسیار بزرگی در چرایی صعود افراد به کوه های بلند ایفا می کند، در روشی که انتخاب می کنند، و اینکه چرا برخی در نهایت از آن دست می کشند. کوهنوردی اغلب به معنی پذیرش خطر و مرگ است. در باره مردن دوستانتان در میان ابرهاست.
کشته شدن در زیر بهمن یا ریزش های سنگ. شاید مرگی در عزلت بر اثر یخ زدن در انتهای یک شکاف عمیق و تاریک. یا فقط نشستن برای لحظه ای استراحت و هرگز برنخاستن . . .

سقوط در روزی که زیباتر از آن قابل تصور نیست. ضربه مغزی و خونریزی داخلی مرگباری که کسی متوجه آن نمی شود. به معنی مردن کوهنوردان در انجام کاری است که به آن عشق می ورزند، و نظاره گرانی که برداشت های خودشان را دارند، قضاوت می کنند و شاید حرف آخر را هم همانها بزنند. در باره آدم هاست و خطری که به جان می خرند: خطراتی که برای همه آنها یکسان است، چه برای آنها که به سختی از مهلکه جان به در می برند و چه آنها که کشته می شوند. در باره میل آتشین است، اعتیاد به صعودهای بالاتر، سخت تر، و طولانی تر. در باره زمانی است که شما جان سالم به در بردید و دیگران کشته شدند. مرگ در کوه می تواند مرگ ناغافل یک راهیپیما بر اثر سقوط یک تکه سنگ باشد. یا می تواند به زیبایی 7 کوهنوردی باشد که سعی می کنند از یک طوفان جان سالم به در برند. روز به روز با آن دست و پنجه نرم می کنند و آنچه در چنته دارند به میدان می گذارند. اما یک به یک می میرند. به آرامی. از سرما، از خستگی، از نبرد سختی که در آن جنگیدند. تا زمانی که فقط یک نفر زنده می ماند.
آن را زیبا می خوانم چرا که بزرگترین کنش آدمی تلاش برای زنده ماندن است.
با تشکر از گروه اماوند
:: موضوعات مرتبط:
کوهنوردی،
،