سرپرست امیر عبداللهی
مکان گردنه کولک چال
کوهنوردی فطرتا ورزشی است انسان ساز چرا که اگر در زندگی نامه پیامبران تاملی کنیم می بینیم که انها در کوهها به مبعوث رسیدند.
كوه، یكی از بزرگترین منابع سرور و شادی است.
كوهستان راهی آسان برای حفظ و ارتقای سلامت روان، پیش روی ما گذاشته است.
كوه، شفا بخش است و قدم زدن در آن فشارهای روحی را كم كرده و نگرانیها را از بین میبرد.
كوهنوردی باعث انگیزه و میل به زندگی، تقویت اعتماد به نفس و در كل خوش بینی به آینده در انسان میشود.
خوب اخر هفته شد و باز کوله ،سفر به یکی از قله ها رو در پیش می گیریم.ولی اینو رو میدونیم که ممکنه این سفر بازگشتی نداشته باشه،معمولا ما از خطراتی که ممکنه در کوها برای ما پیش میاد،چیزی به خانواده هامون هم نمیگیم.و خانواده زمانی متوجه می شوند که دیگه کار از کار گذشته و کوهنورد رو به صورت افقی به پایین می آورند.
بارها برای خودم و دوستانی که باهاشون کوه رفتیم اتفاقاتی پیش اومده که هر کدامش یه تجربه شد، در این میان با آموزش هایی که دیدیم سعی کردیم این موضوع را به حداقل برسانیم.
ولی متاسفانه در روز جمعه این هفته چیزهایی رو دیدیم که بارها دیده بودیم ولی با توجه به اینکه در مقابلش مسئولتی نداشتیم به راحتی نادیده گرفتیم،ولی این هفته با دیگدگاه مسولانه تر ،به کوهنوردانی نگاه می کردم که بدون امکانات و تجهیزات ،برای یک جمعه سرد زمستانی ،برنامه صعود در راه قله را در پیش گرفته بودند.
روز بسیار سردی بود ،بعد از برپا کردن چادر ،گروهها و نفرات مختلف به طرف بالا در حال صعود ،شخصی را دیدیم که با یک تیشرت استین کوتاه کاملا تابستانی و بدون کوله پشتی و تنها با یک باتوم به طرف قله حرکت می کرد .با توجه به بارش برف و همچنین خرابی هوا از ایشان خواهش کردیم که ، دیگر به صعود ادامه ندهد و برگردد ،ولی باز گوش نکرد و به راه خودش ادامه داد.
گروهی حدود سی نفر ، در حال صعود بودند که از زیر نقاب برفی ،می خواستند بالا بیایند،به انها گفته شد که اینجا نقاب برفی دارد ، از مسیر پاکوب بالا بیایید،ولی سرپرست گروه شان ، با بی ادبی اعلام که خودش وارد است و اصلا به ما ارتباطی ندارد.خلاصه با بدبختی یکی یکی از نقاب برفی بالا امدند و اصلا به تذکرات ما هم توجهی نمی کردند،و ما منتظر و با دقت به آنها نگاه می کردیم تا خدایی نکرده برایشان اتفاقی نیافتتد.انهابه مسیرصعودشان ادامه دادند،سپس یکی از پسرهای شان به طرف ما آمد و بعد پرسیدن چندتا سوال ،از ادامه مسیر انصراف داد.از او سوال کردیم شما چطور گروهی هستید که هنوز نمی دانید نباید از زیر نقاب برفی عبور کنید،او گفت ما در فیس بوک با هم اشنا شدیم یک برنامه کوهنوردی ،پیش برنامه قله کهار ،توسط سرپرست برنامه گذاشته شده است.و همدیگر را نمی شناسیم.تقریبا بعد از نیم ساعت صعود انها بالا نرفتند و همان جا در نزدیکی صخره ای نشستند وما از این بابت بسیار خوشحال شدیم.
حالا قضاوت با خود شما:
اخه چرا وقتی شخصی که برای کمک به شما اومده بهتون تذکر دوستانه میده،به حرفش گوش نمی کیند؟
لطفا با ارائه پیشنهادات خود بگید چه روشی و بیانی رو باید برای این گونه افراد بکار برد تا جون خودشون و بقیه رو بخطر نیندازند ما که روز جمعه زبونمون مو در اورد؟؟
با کمال تشکر و سپاس فروان
:: موضوعات مرتبط:
زمستان 92،
،