کوهستان الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجه
گزارش و تصاویر طبیعت ایران

چگونه بدانیم به اندازه کافی ورزش نمی کنیم؟ دستور العمل‌های ورزشی برای بچه‌های ۳ تا ۵ سال آیا عرق کردن باعث کاهش وزن و چربی سوزی می‌شود؟ علت حالت تهوع بعد از ورزش چیست؟ علت لرز کردن بدن چیست و چرا می‌لرزیم؟ چگونه بدانیم بدن مان کمبود کربوهیدرات دارد؟ اطلاعیه مهم! / خودداری از صعود به قلل مرتفع کشور به ویژه «دماوند»، «علم‌کوه» و «سبلان» در ایام تعطیل بهترین اپلیکشن های مخصوص کوهنوردان درخواست شفاف‌سازی در مورد خبر وقف کوه دماوند سلیت به جناب آقای دکتر «حمید مساعدیان» مسئول بخش جست‌وجو و نجات فدراسیون تسلیت فقدان کوه‌نورد فداکار زنده‌یاد «البرز زارعی» بررسی ساخت پد بالگرد به منظور ارتقای امداد رسانی هوایی در منطقه کوهستانی البرز مرکزی انعقاد تفاهم نامه با “بیمه سامان” / بهره‌مندی اعضای فدراسیون از شرایط ویژه انواع بیمه نامه‌ها بررسی ساخت پد بالگرد به منظور ارتقای امداد رسانی هوایی در منطقه کوهستانی البرز مرکزی آزمون‌های ورودی مربیگری درجه 3 کوه‌پیمایی تهران / تیر 1399 جلسه بررسی و مشکلات کوه‌های شمال تهران با شهرداری منطقه 1 گردهمایی اعضای منتخب ستاد اطلاع رسانی و پیشگیری از حوادث کوهستان گزارش تصویری / عملیات جستجوی هوایی جهت کوهنورد مفقود شده در منطقه علم کوه


غارهاي دست كند "بيوك آقا" در آستانه ثبت ميراث فرهنگي

"بيوك تبريزي"، پيرمردي 80 ساله است كه 60 سال از عمر خود را به كندن غار در كوهها مشغول بوده؛‌ غارهاي دست كندي كه هر يك نزديك به 20 سال زمان برده است.

باشگاه خبرنگاران- "بيوك آقا" در مدت 80 سال عمر خود، 5 غار در مناطق مختلف كشور براي كوهنوردان ايجاد كرده است. شايد كل وزن اندام نحيف و ظريف او به اندازه پتكي نباشد كه بدست گرفته و با آن كوهها و صخره‌ها را به لرزه در آورده است.
 
 
"بيوك تبريزي"، پيرمردي 80 ساله است كه 60 سال از عمر خود را به كندن غار در كوهها مشغول بوده؛‌ غارهاي دست كندي كه هر يك نزديك به 20 سال زمان برده و سالهاست كه در سرما و گرما جان پناهي براي كوهنوردان و ساير موجوداتي است كه گذرگاهشان از ميان كوهها و صخره‌هاست.
 
گفتگوي جالب و خواندني خبرنگار حوزه گردشگري باشگاه خبرنگاران، با وي را در اينجا مي‌خوانيد: 
 
*چه شد كه كندن غار را پيشه خود كرديد؟ 
 
من در طبيعت بكر به دنيا آمده‌ام و از بچگي با طبيعت انس گرفته و هميشه در طبيعت بوده‌ام و اين عشق طبيعت است كه مرا وادار به ساخت و ساز در كوهها كرد. 
 
*چرا ساخت و ساز؟ 
 
غار كندن من بي‌شباهت به ساخت و ساز در شهرها نيست، با اين تفاوت كه من اين كار را با كمترين هزينه و ابزار مجاني به عشق طبيعت و مردم انجام مي‌دهم و انتظاري هم از كسي ندارم؛‌ فقط دلم مي‌خواهد، انسان يا حيواني كه در كوه در مانده شده و به دنبال جان پناه مي‌گردند، در اين مكان‌ها پناه بگيرند. 
 
*تاكنون چند غار كنده‌ايد؟ 
 
5 غار به اشكال مختلف و در مناطق مختلف كنده‌ام و بزرگترين آن در "آبنيك" است. 
 
 *اين غار را چگونه و با چه ابزاري مي‌كنديد؟ 
 
در جواني زياد كوهنوردي مي‌كردم، بعضي از مكان‌هايي كه احساس مي‌كردم نبود يك جان پناه براي كوهنوردان خطرناك است، شناسايي مي‌كردم و سپس شروع به كار مي‌كردم. هفته‌اي سه روز بكوب كار مي‌كردم و تنها وسيله‌ام قلم و تيشه بود. 
 
*ابعاد غارهايي كه كنده‌ايد چقدر است؟ 
 
ابعاد هر كدام متفاوت است، بزرگترين آنها در "آبنيك" است كه حدود 20 متر مربع (يعني به اندازه اتاق يك منزل مسكوني) با طاقچه‌ها و سكويي براي نشستن و استراحت است. 
 
*براي غارهاي خود شناسنامه يا اثر يا نوشته‌اي از خودتان مي‌گذاريد؟ 
 
نه، اصلا. من پايبند اين چيزها نيستم. من غار را براي استفاده عموم مي‌كنم، حتي اصرار ندارم كه اسم من باشد. من خوشحال مي‌شوم كه اين غارهايي كه من كنده‌ام جان پناهي براي آفريدگان خدا باشد. همين! 
 
*كندن غار "آبنيك" چند سال طول كشيد؟ 
 
23 سال. 
 
*چه خاطره‌اي از زماني كه در كوه كار مي‌كرديد داريد؟ 
 
يك روز صبح اول وقت كه از سراشيبي پاي غار بالا مي‌آمدم تا كارم را شروع كنم، دم در غار جواني از دور داد زد،‌ "آي غريبه بالا نيا، ظرفيت تكميله!!" 
خيلي به من برخورد، سرعتم را بيشتر كردم وقتي به جوان رسيدم، قلم و تيشه را زمين انداخته و گفتم:"اينجا با حضور من تكميل مي‌شود!" سپس نگاهي به داخل غار انداختم كه گروهي از دانشجويان دختر و پسر در آن اقامت گرفته و استراحت مي‌كردند تا صبح به قسمت ارتفاعات حركت كنند. پس از اينكه مرا شناختند باورشان نمي‌شد كه من با اين جثه‌ام اين غار را كنده باشم. 
 
*شنيدم غارهاي دست كند شما قرار است در ميراث فرهنگي كشور ثبت شوند، الان در چه مرحله‌اي است؟ 
 
مقدمات اوليه آن انجام شده،‌ ولي من از مراحل اداري سر در نمي‌آورم كه بدانم تا كجا پيش رفته است. آقاي "كسروي" و "نباتي" از كوهنوردان قديمي و دوستان نزديك من محسوب مي‌شوند كه پيگير ثبت اين غارها هستند. 
 
*چه صحبتي با استفاده‌كنندگان از اين غارها داريد؟ 
 
سلامتي آنها آرزوي قلبي من است. اما خواهش مي‌كنم وقتي در مسير كوهپيمايي از غار استفاده مي‌كنند، باعث تخريب و آلودگي آن نشوند. چرا كه بارها ديده‌ام برخي‌ها اقدام به كندن يادگاري در داخل آن مي‌كنند. همچنين رعايت نظافت در چنين مكان‌هايي خيلي مهم است كه متأسفانه بيشتر اوقات خودم نظافت داخل آن را انجام مي‌دهم. 
 
*تا بحال كسي از مسئولين كشوري از غارهاي شما بازديد كرده‌اند؟ 
 
بله، يك بار جمعه، يكي از مسئولان دولتي در حين كار من به اينجا آمد. وقتي ديد با پتكي كه در دستم بود 8-7 ضربه را محكم پشت سر هم مي‌زنم، گفت: "بگذار كمكت كنم!"  
اما وقتي پتك را گرفت دو ضربه بيشتر نتوانست بزند و با خنده گفت: "كار ما نيست حاجي، كار كار خودته!" 
 
*هنوز هم غار مي‌كنيد؟ 
 
نه. ديگر رمقي نمانده. اما دلم براي تيشه و قلم تنگ مي‌شود. 
من قبلا در بازار پارچه فروش بودم؛‌ هر چند بيشتر وقتم در كوهها مي‌گذشت اما الان به علت كهولت سن هرازگاهي فقط كوه‌پيمايي سبك انجام مي‌دهم. چون وقتي پا به طبيعت بكر و دست‌نخورده مي‌گذارم، احساس جواني مي‌كنم. 
 
*اينكه عمرتان را در اين راه گذاشتيد پشيمان نيستيد؟ 
 
كندن غار مهم نيست، مهم خدمت به خلق خداست. حال چه با تيشه چه با قلم؛ مهم اين است كه بخواهي به مردم كمك كني، آنوقت راهش را پيدا مي‌كني. 
من از اين كارم پشيمان نيستم و خيلي خوشحالم، اما من نمي‌گويم مردم بروند غار بكنند،‌ بلكه دوست دارم مردم فعال باشند و ساخت و ساز سرلوحه كارشان باشد، از جمله ساخت مملكتي آباد و پيشرفته كه هيچ درد و غمي در آن نباشد. 
 
*سخن آخر:  
ميگن بيستون را عشق كند و شهرتش "فرهاد" بود... اين كوهها را هم عشق كنده و ما كاره‌ايي نيستيم! 


:: موضوعات مرتبط: پاییز 98، ،

نویسنده : علی عسگری تاریخ : یک شنبه 19 آبان 1398

بسم رب الحسین علیه السلام

 

 

بسم رب الحسین علیه السلام

 

مردم سیه بر تن کنید شال عزا برسر کنید حسین رسید به کربلا

 

 

آنقدر از بوی شراب طهورایی محرم ات مستم که اگر عطور عالم رابرای بیاورند با عطر چای روضه ات برابری نمیکند

  

حسین جان دلم پر میزند برای شب اول که ولی فقیه خوانی کربلایت را منصورمان میکند و بیعت با ولی فقیهمان

  

اربابم شب دوم را محتاجم خیمه بزنی در دلم لحظه ای که حاجی از دلشوره خواهرت میخواند وقت ورود به کرب وبلا

  

نیزه نشین من دلم شور میزند شب سوم که شب قدر غلامان سه ساله ات را پیرغلام رقیه خانم میخواند

  

حبیب دلم شب چهارم را میطلبم که نوحه خوان عرش از قول طفلان عمه جان بخواند امیری حسین و نعم الامیر

  

غریب غروب عاشوررا شب سوختگان عرش سوخته خانه ات میخواند از عبدالله :طفل عاشق کی زعشق بیگانه است

  

قتیل العبرات مومنین میبینم شب ششم و اذن گرفتن خوانی حماسی خوان ارک را عقیق یمنم وای یتیم حسنم وای

 

اسیر الکربات سینه ام شب هفتم که پیر دیر عشاق غلامی اصغرت را میکند را میگویم  لالائی میخواند می میرم

  

ابواشهید کربلا شب هشتم مرده ام که علی اکبرخون مداحان میخواند پیش دشمن مپسند این همهمن گریه کنم

  

ساقی ساقی کربلا دیوانه شب تاسوعایم که  عبدعباست حیدری فریاد میزند یا کاشف الکرب عن وجه الحسین

  

حسین جان امان از شب عاشورا که ارکیان را عرش نشین میکند غلامت لحظه ای که از خار جمع کردنت میخواند



:: موضوعات مرتبط: اطلاعیه، ،

نویسنده : علی عسگری تاریخ : شنبه 3 آبان 1398

السلام علیک یا ابا عبدالله علیه السلام

فرا رسیدن ایام محرم و صفر و شهادت سالار شهیدان امام حسین (ع) و یاران وفا دار آن حضرت بر همه ی مسلمین جهان تسلیت باد.*

*شکر خدا که در پناه حسینم* عالم از این خوب تر پناه ندارم**

 

برای صبر و سلامتی صاحب عزا حضرت صاحب الزمان عج صدقه بدهید و صلوات بفرستید

 

 می شنوی...؟و از دورتر صدای پای اسب های فریب را!

 

صدای پای اسب ها می آید،وخنده معصومانه کودک شش ماهه ای که هنوز تشنه نیست.

 

 

 اشکهایت را خبر کن،ماتمی عظیم در پیش است.... 

 

صدای مشک های پر آب، صدای بازی کودکان بی خبری که در پناه عموی زیبا رویشان بازی می کنند.

 

 



:: موضوعات مرتبط: پاییز 91، ،

نویسنده : علی عسگری تاریخ : دو شنبه 29 آبان 1398



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به کوهستان الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجه مي باشد.