کوهستان الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجه
گزارش و تصاویر طبیعت ایران

چگونه بدانیم به اندازه کافی ورزش نمی کنیم؟ دستور العمل‌های ورزشی برای بچه‌های ۳ تا ۵ سال آیا عرق کردن باعث کاهش وزن و چربی سوزی می‌شود؟ علت حالت تهوع بعد از ورزش چیست؟ علت لرز کردن بدن چیست و چرا می‌لرزیم؟ چگونه بدانیم بدن مان کمبود کربوهیدرات دارد؟ اطلاعیه مهم! / خودداری از صعود به قلل مرتفع کشور به ویژه «دماوند»، «علم‌کوه» و «سبلان» در ایام تعطیل بهترین اپلیکشن های مخصوص کوهنوردان درخواست شفاف‌سازی در مورد خبر وقف کوه دماوند سلیت به جناب آقای دکتر «حمید مساعدیان» مسئول بخش جست‌وجو و نجات فدراسیون تسلیت فقدان کوه‌نورد فداکار زنده‌یاد «البرز زارعی» بررسی ساخت پد بالگرد به منظور ارتقای امداد رسانی هوایی در منطقه کوهستانی البرز مرکزی انعقاد تفاهم نامه با “بیمه سامان” / بهره‌مندی اعضای فدراسیون از شرایط ویژه انواع بیمه نامه‌ها بررسی ساخت پد بالگرد به منظور ارتقای امداد رسانی هوایی در منطقه کوهستانی البرز مرکزی آزمون‌های ورودی مربیگری درجه 3 کوه‌پیمایی تهران / تیر 1399 جلسه بررسی و مشکلات کوه‌های شمال تهران با شهرداری منطقه 1 گردهمایی اعضای منتخب ستاد اطلاع رسانی و پیشگیری از حوادث کوهستان گزارش تصویری / عملیات جستجوی هوایی جهت کوهنورد مفقود شده در منطقه علم کوه


خاتون بارگاه 23/10/90

 



:: موضوعات مرتبط: زمستان 90، ،

نویسنده : علی عسگری تاریخ : دو شنبه 15 اسفند 1390

چین کلاغ 5/12/90

 




نویسنده : علی عسگری تاریخ : دو شنبه 15 اسفند 1390

ابشار سنگان 12/12/90

 



:: موضوعات مرتبط: زمستان 90، ،

نویسنده : علی عسگری تاریخ : دو شنبه 15 اسفند 1390

نکته - آیا می دانید؟

علل بروز هیپوکالمی یا کاهش میزان پتاسیم خون چیست؟ 

انجمن پزشکی کوهستان ایران: آیا میدانید گرسنگی طولانی در برنامه های کوهنوردی بهمراه هیپو ترمی که از شرایط صعودهای زمستانی و در هوای سرد است بهمراه تعریق شدید ناشی از فعالیت بالا در برنامه های جدی کوهنوردی می تواند باعث هیپو کالمی و یا کاهش میزان پتاسیم خون(کاهش پتاسیم به پایین تر از 3.5 میلی مول در هر لیتر سرم خون) شود و این خود باعث بروز علائم جدی و خطر ناکی در بدن کوهنورد می شود.

تمامی شرایط فوق باعث بروز خستگی مفرط و درد و ضعف عضلانی در کوهنورد شده(که این علائم از اندامهای تحتانی و پاها شروع می شود) و می تواند باعث رابدومیولیز و دفع مواد موجود در بافتهای عضلانی و هجوم این مواد سمی به کلیه ها و ایجاد رنگ زرد پررنگ تا قرمز در ادرار گردد. عدم مصرف مایعات در این شرایط می تواند بسیار خطرناک بوده و باعث آسیب به کلیه ها شود.

پس در برنامه های کوهنوردی با رعایت موارد ذکر شده و برنامه ریزی صحیح حدالامکان از ایجاد خستگی مفرط (با استراحت های متوالی) و مصرف مایعات کافی پیشگیری کنیم

گردآوری و تدوین: دکتر حمید مساعدیان - عضو کمیسیون پزشکی اتحادیه جهانی کوهنوردی

 



:: موضوعات مرتبط: آموزش، ،

نویسنده : علی عسگری تاریخ : چهار شنبه 10 اسفند 1390

خطاهاي رايج در تغذيه كوه نوردان

خطاهاي رايج در تغذيه كوه نوردان

منبع دكتر ابولفضل جوادي تغذيه در كوهستان از الفبا تا هيماليا

فصل ناه كوه شماره65

 

    بيشتر مقالات با تغذيه در كوه نوردي-از ترجمه و تاليف –حاوي مباحث نظري هستند كه در عين ضرورت،به تنهايي جنبه كاربردي چنداني براي كوه نوردان و ديگركاربران طبيعت ندارد.در واقع نوشتارهاي تئوريك صرف،نمي توانند كوه نوردان را به سوي يك برنامه كاربردي تغذيه در كوهستان راهنمايي كنند. نوشتار زير به بررسي خطاهاي شايع كوه نوردي در برنامه ريزي غذايي براي صعودهاي گوناگون مي پردازد.هريك از موضوعات مورد بررسي،شامل يك گزارش كوتاه و يك تحليل است.تمامي گزارش ها واقعي هستند.پرهيز از چنين لغزش هايي،مي تواند نخستين گام در روند اصلاح و بهينه سازي برنامه غذايي كوه نوردان باشد.

مورد يكم:

 -گزارش:در صعودي سراسري به قله دماوند،اعضاي يكي از تيم ها اعلام كردند كه نياز به كمك پزشكي دارند.در بازديد از چادر آنها متوجه شدم كه دو نفرشان دچار اختلالات گوارشي هستند و از اسهال و استفراغ رنج ميبرند.ضمن گرفتن شرح حال از بيماران دريافتم كه از آغاز برنامه تنها غذاي تيم براي سراسر برنامه،ماهي بوده است.

   -تحليل:يكنواختي غذا در صعودهاي بلند،عارضه اي است كه بايد به هر روش از آن گريخت.تنوع غذايي يكي از اصول تغذيه در كوهستان است.رژيم يكنواخت موجب تشديد بي اشتهاي ناشي از ارتفاع، كاهش دريافت انرژي و اختلالات گوارشي مي گردد.مورد بالا را مي توان يكي از بدترين نمونه هاي رژيم يكنواخت به شمار آورد زيرا پروتيين (ماهي) و چربي (روغن همراه آن) هر دو از غذاهاي نامناسب براي ارتفاع هستند.گوارش هر دو ماده، روندي طولاني دارد و احساس سنگيني ناشي از مصرف آنها مانع صعود مي شود.يادمان باشد كه در ارتفاع، تنها بخش كوچكي از انرژي دريافتي بايد از پروتيين و چربي تامين شود.

مورد دوم:

    -گزارش:در يك برنامه آموزشي يخ و برف در علم كوه (يخچال اسپيلت) يك وعده لوبيا موجب بيماري بيش از 15 نفر اعضاي گروه شد. به نحوي كه در طول شب، پيوسته در چادرها باز مي شد و كساني براي استفراغ يا ... از چادرها بيرون مي رفتند.

  -تحليل: لوبيا مانند ديگر پروتيين هاي گياهي، چندان مغذي نيست و محتواي انرژي پاييني دارد.در عوض عامل نفخ شكم، پر گازي روده و اختلالات گوارشي ديگر است.اين پيامد ها در ارتفاع تشديد مي شود. به همين دليل لوبيا يكي از بدترين گزينه ها براي ارتفاع است.فراموش نكنيم كه غذاي ارتفاع بايد سرشار از مواد قندي باشد.

مورد سوم:

  -گزارش:در يك صعود سراسري تابسانه به قله خشچال، بيشتر كوه روها بطري هاي آبي را كه به آنها داده شده بود، به خاطر سنگيني دور مي انداختند. از اعضاي تيم نجات خواستم كه بطري ها را جمع آوري كنند.در راه برگشت كار عمده نجاتگران، آب دادن به كساني بود كه از تشنگي له له مي زدند و برخي از آنان واقعا در  مرگ بودند.بطري هايي كه به آنها داده مي شد.همان هايي بود كه دور انداخته بودند.

  -تحليل:مشكل بزرگ كوه نوردان با آب، سنگيني آن است.در حالي كه بدن ما مقدار قابل توجهي آب دارد.از دست رفتن بخش كوچكي از آن پيامدهاي ناگوار و حتي مرگباري خواهد داشت.به ياد داشته باشيم كه بي غذا مي توان به كوه رفت، ولي بي آب هرگز!

مورد چهارم:

   -گزارش:ضمن صعودهاي سراسري متعدد متوجه شدم كه تهيه غذاي يكسان براي همه اعضاي گروه، گزينه خوبي نيست.همواره كساني هستند كه نسبت به غذاي تهيه شده حساسيت دارند يا اصولا آن را دوست ندارند.

     -تحليل:حتي بهتري برنامه غذايي نمي تواند پاسخگوي سليقه و نيازهاي غذاي تك تك اعضاي گروه باشد.بهترين كار همان است كه كوه نوردان به صورت سنتي انجام مي دهند:هر يك از كوه نوردان غذاي مناسب ذوق  و سليقه خود تهيه مي كند و هنگام غذا خوردن، همه سر يك سفره مي نشينند و اعضاي گروه در عمل به چندين نوع غذا، چاشني، نوشيدني و... دستري دارد و مي تواند از هر يك لقمه اي يا جرعه اي بر مي گيرد. يادمان باشد كه كاركرد ورزشي كوه نورد در گرو تنوع غذايي است.

مورد پنجم:

   -گزارش:در صعودها به تكرار ديده ام كه مقادير قابل توجهي مواد غذايي دور ريخته مي شود.گاهي برخي از كوه نوردان به خاطر وزن همين غذاهاي اضافي صعود باز مي مانند.

   -تحليل:هنگامي كه به تناسب مدت برنامه براي خود غذا برمي داريم،يادمان باشد كه ديگراعضاي گروه هم براي خود غذا خواهند آورد.اگر هر يك از اعضا مقداري غذاي اضافي براي ديگران بياورند، دور ريختن مقدار قابل توجهي غذا گريز ناپذير خواهد بود.و چه بسا وزن غذاهاي اضافي مانع صعود برخي از اعضا و حتي موجب شكست برنامه شود.

مورد ششم:

 

گزارش: بارها ديده شده است كه كوه نوردان به ويژه مسن ترها- چربي را محور تغذيه خود در ضمن صعود قرار مي دهند.كم نيستند كوه نورداني كه صعود را با صرف يك دست كله پاچه  آغاز مي كنند.توجيه بسياري از آنها اين است كه انرژي مورد نياز ورزش كوه نوردي (به عنوان يك ورزش استقامتي)از چربي تامين مي شود.

   -تحليل:

 1)كو پيمايي سبك، عموما هوازي و چربي سوز است ولي هر چه ارتفاع و درجه سختي مسير بالاتر رود،نقش سيستم بيهوازي عمده تر و مصرف قند به عنوان منبع انرژي، بيشتر خواهد شد.

2)اسيدهاي چرب مصرفي در ضمن ورزش، عمدتا از چربي ذخيره در ماهيچه و زير پوست تامين مي شوند، نه از غذاي كوه نورد! اندوخته چربي بدن لاغرترين افراد،براي چندين روز فعاليت فيزيكي مداوم كفايت مي كند.از سوي ديگر اندوخته قند بدن بسيار محدود است و پس از حدود دو ساعت ورزش سنگين،تماما به مصرف مي رسد. پس آنچه بايد در ضمن صعود پيوسته تجديد شود.اندوخته قند بدن ماست. يادمان باشد كه قند، پايه و اساس تغذيه در ارتفاع است.

مورد هفتم:

   -گزارش:بارها ديده ام كه كوه نوردان صعود را با مصرف مقدار زيادي از مواد بسيار شيرين مانند خرما، عسل و... آغاز مي كنند تا انرژي كافي براي صعود داشته باشند.

تحليل:همان گونه كه در مبحث قند گفته شد، مصرف مواد داراي شاخص قند بالا در ضمن صعود يا پيش از آن موجب افت بازتابي گلوكز خون و ناتواني كوه نورد مي شود.در اين مراحل بهتر است از مواد داراي شاخص قند متوسط استفاده كنيم.ميوه هاي تازه و خشك (با شيريني كم)، برگه ها، نان ها، كيك و كلوچه و بيسكويت هاي سبوس دار براي اين منظور مناسبند.

مورد هشتم:

گزارش: سويس ، كالباس و الويه، پاي ثابت برنامه غذايي بسياري از كوه نوردان است. از دلايل انتخاب آنها، مي توان به آماده بودن و آساني يا عدم نياز به پخت اشاره كرد.

   تحليل:مصرف سويس، كالباس و الويه،در خانه و شهر هم توصيه نمي شود زيرا داراي پروتيين و چربي نامرغوب، مقدار قابل توجهي مواد غير مغذي حجم افزا و مقداري رنگ و تركيبات نگهدارنده (غالبا زيان آور)است. سوسيس ، كالباس و الويه براي ارتفاعات به مراتب نامناسبترند زيرا چربي و پروتيين آنها زياد و مواد قندي آنها كم است.اين غذاها سنگين و دير هضم بوده، ادويه زياد دارند كه پوششي براي مزه بد آنهاست. چربي و مواد محرك سوسيس ، كالباس و الويه موجب اختلالات گوارشي مي شود و كوه گرفتي را جلو مي اندازد.

مورد نهم:

    -گزارش:در بسياري از برنامه ها ديده مي شود كه كوه نوردان در ضمن صعود يا پيش از آن شربت ها و مايعات قندي غليظ يا آبميوه هاي آماده موجود در بازار استفاده مي كنند. هدف آنها، تامين اترژي مورد نياز براي صعود است.هدفي كه با اين شيوه هرگز عملي نمي شود!

تحليل: درست است كه شربت ها وآبميوه هاي غليظ و پر قند، حاوي انرژي قابل توجهي هستند اما مصرف آنها در ضمن صعود، گزينه عاقلانه اي نيست.همان گونه كه در بخش قندها گفته شد، اين مواد موجب افت بازتابي گلوكز و ناتواني كوه نورد مي شوند.مايعات قندي ضمن صعود بايد رقيق و ميزان قند آنها در محدوده 4 تا 8 درصد باشد.آبميوه ها و شربت هاي غليظ و پر قند را بايد با آب رقيق كرد. البته نوشيدن مايعات غليظ در ضمن استراحت شبانه يا در طول روزهاي استراحت، اشكالي ندارد و مي تواند بازسازي اندوخته گيلكوژن را جلو اندازد.

خلاصه:

يكنواخت غذا در ضمن برنامه، لغزش شايعي است كه مي تواند بي اشتباهي ناشي از ارتفاع را تشديد كند و موجب كاهش انرژي دريافتي و عدم توازن مواد مغذي گردد. كوهنوردان بايد با تهيه غذاهاي گوناگون، تنوع غذاي ضمن صعود را حفظ كنند و از پيامدهاي تغذيه يكنواخت پرهيز نمايند.

خوراك لوبيا به عنوان غذاي اصلي ارتفاع ، گزينه مناسبي نيست.لوبيا به عنوان غذايي پروتئيني با منشاء گياهي، ارزش غذايي چنداني ندارد و محتواي انرژي آن هم چندان بالا نيست.اين غذا در ارتفاعات، موجب نفخ و اختلالات گوارشي مي شود.

يكي از اشتباهات شايع در كوه نوردي، خودداري از همراه بردن آب كافي به خاطر وزن بالاي آن است. كم ابي بدن بسيار خطرناك و حتي كشنده است، پس همواره بايد آب كافي با خود برداريم و در ضمن صعود نيز با روش هاي مناسب، آب مورد نياز خود را فراهم نماييم.بدون غذا مي توان صعود كردولي بدون آب ، هرگز!

تهيه غذاي يكسان و كلي براي همه، ممكن است كار اعضاي تيم را آسان كند ولي بي ترديدتصميم نامناسبي است زيرا حداقل برخي از اعضا را به دردسر ميي اندازد و همه اعضاي تيم را از تنوع و جذابيت غذاهاي گوناگوني كه هر يك از آنها مي توانست براي خو و ديگران فراهم نمايد، محروم خواهد ساخت.

تدارك غذاي اضافي و برداشتن غذا به منظور جبران كمبودهاي احتمالي ديگر اعضاي تيم، عموما موجب اتلاف غذا، باركشي بيهوده، خستگي و واماندگي ، ناكامي اعضا و حتي شكست تيم مي شود.

تكيه بر چربي به عنوان محور تغذيه در كوه، اشتباهي است كه مي تواند علاوه بر ايجاد اختلالات گوارشي، كارايي كوه نورد را كاهش دهد و از كاميابي وي در صعود جلوگيري كند. محور اصلي تغذيه در ارتفاع ، مواد قندي است.

خوردن مقدار زيادي خرما، شيره، عسل، شكلات يا شربت هاي غليظ در ضمن صعود يا بلافاصله پيش از آن، نه جاي تمرين آمادگي جسماني را مي گيرد و نه حتي انرژي مورد نياز كوه نورد را فراهم مي كند.پيش از صعود و ضمن آن بايد از غذاهاي داراي شاخص قند متوسط استفاده كرد.مواد نشاسته اي و نوشيدني هاي كم شيرين، از جمله اين غذاها هستند.

سوسيس، كالباس و الويه با سس از گزينه هاي نامناسب براي ارتفاع اند زيرا انرژي كم و ادويه فراوان دارند.گوارش و جذب اين غذاها طولاني و دشوار است و كوه گرفتي را تشديد مي كنند.

 



:: موضوعات مرتبط: آموزش، ،

نویسنده : علی عسگری تاریخ : شنبه 6 اسفند 1390

ارتفاع زدگی و پیشگیری از ارتفاع زدگی

ترجمه و گردآوری: سرکار خانم دکتردرنا متولی  و جناب آقای دکتر سینا ندایی

عضو انجمن پزشکی کوهستان ایران - دانشگاه علوم پزشکی شیراز – دانشکده پزشکی

 

 

انجمن پزشکی کوهستان ایران:  در زمینه بیماریهای ارتفاع و آنچه در ارتفاع بالاتر از 3000 متر برای انسان اتفاق می افتد مقالات و کتابهای متعددی چاپ گردیده است. با این حال هنوز در زمینه اثرات ارتفاع بر فیزیوولوژی بدن انسان شاید مطالعات بیشتری نیاز باشد تا دانش ما را افزوده و بتوانیم با پیشگیری و درمان به موقع از عوارض آن بکاهیم.

اخیرا توسط دو تن از پزشکان علاقمند و کوهنورد به علوم پزشکی کوهستان و عضو انجمن پزشکی کوهستان ایران مقاله ای ترجمه گردیده است که حاوی نکات جالب توجهی است. از این عزیزان در ترجمه مطلب فوق صمیمانه سپاسگزاریم و امیدواریم فعالیتهای علمی ایشان در زمینه پزشکی کوهستان بتواند در خدمت ارتقای سلامتی و ایمنی جامعه کوهنوردی کشور موثر باشد.

 

ارتفاع زدگی نه تنها باعث کاهش توانایی بدنی و اختلال در تصمیم گیری می شود بلکه در موارد شدید می تواند عوارضی  بسیار جدی و مرگبار ایجاد کند. همین طور هزینه های درمانی ارتفاع زدگی بسیار هنگفت است در نتیجه پیشگیری از ارتفاع زدگی بسیار اهمیت دارد. این مقاله به طور کامل به پیشگیری از انواع ارتفاع زدگی اختصاص داده شده است ولی باید توجه داشت که استفاده از انواع داروهای مورد بحث در این مقاله بدون تجویز پزشک  ممنوع است.

قبل از شروع بحث پیشگیری از ارتفاع زدگی ، اشاره مختصری به انواع ارتفاع زدگی می کنیم :

بیماری ارتفاع به گروهی از سندرمها اتلاق می شود که در نتیجه اثر مستقیم کاهش فشار بارومتریک و غلظت اکسیژن هوا در ارتفاعات بالا ایجاد می شود. چرا که در فشار کمتر، تراکم هوا کمتر شود و به همین دلیل در ازای یک نفس اکسیژن کمتری وارد بدن شما می شود و در نهایت هیپوکسی(کاهش اکسیژن بافتی) به وجود می آید. احتمال ارتفاع زدگی در ارتفاعات زیر ۱۸۰۰ متر بسیار کم است. هرکس که به مناطق مرتفع سفر کند ، بدون توجه به سن ، آمادگی جسمانی ، پیشینه پزشکی یا حتی تجارب قبلی در ارتفاع در معرض خطر ارتفاع زدگی است.

به طور کلی بیماریهای ارتفاع به سه دسته تقسیم می شوند:

۱-سندرم ارتفاع زدگی حاد (AMS: Acute Mountain Sickness): سردرد اولین علامت ناشی از AMS  است. معمولا سردرد در AMS همراه با بقیه علائم رخ می دهد.از جمله بی خوابی ، ضعف عضلانی , سرگیجه ، بی اشتهایی و تهوع. این سردرد معمولا در شب و با فعالیت زیاد بدتر می شود. بی خوابی بعد ار سردرد دومین علامت شایع است. اختلال در خواب معمولا به دنبال تنفس دوره ای ، سردرد شدید ، سرگیجه و نفس تنگی رخ می دهد.بی اشتهایی و تهوع نیز از علائم شایع هستند. کاهش ادرار( حتی با وجود مصرف مایعات ) نیزممکن است رخ دهد.

۲-ادم مغزی در ارتفاعات (High Altitude Cerebral Edema) : در موارد شدید ارتفاع زدگی حاد فرد دچار عدم تعادل ، گیجی و تغییر در سطح هوشیاری می شود که به این حالت ادم مغزی ناشی از ارتفاع زدگی میگویند.

۳-ادم ریوی در ارتفاعات  (High Altitude Pulmonary Edema) : ادم ریوی در ارتفاعات بالا معمولا در عرض ۲ تا ۵ روز بعد از رسیدن به ارتفاع بالا رخ می دهد. به ندرت در ارتفاعات زیر ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ متری رخ می دهد و همین طور به ندرت در افرادی که در ارتفاع خاص  حدود یک هفته هم هوایی داشته اند اتفاق می افتد. اولین علائم ادم ریوی تنگی نفس فعالیتی ، سرفه ، و کاهش ناگهانی عملکرد ورزشی است در پی ادم ریوی ، تنگی نفس استراحتی ، و خس خس سینه شروع می شود. سرفه بدتر می شود و در نهایت خلط  کف آلود صورتی رنگ که واضحا بیانگر ادم ریوی است، دیده می شود.

پیشگیری از سندرم ارتفاع زدگی حاد و ادم مغزی ناشی از ارتفاع یکسان است چراکه تحقیقات و مطالعات مختلف در افراد مبتلا به سندرم ارتفاع زدگی حاد و ادم مغزی در ارتفاعات نشان داده است که ادم مغزی در ارتفاعات در حقیقت یک مرحله نهایی از سندرم ارتفاع زدگی حاد است در نتیجه پیشگیری ازسندرم ارتفاع زدگی حاد خود باعث پیشگیری از ادم مغزی نیز می شود. پیشگیری از ادم ریوی به صورتی متفاوت  است و اغلب در افرادی با سابقه قبلی ادم ریوی در ارتفاعات توصیه می شود.

پیشگیری از AMS و HACE :

رویکرد پیشنهادی برای پیشگیری از AMS و HACE :

پاسخ هرفرد به کمبود اکسیژن در ارتفاعات بالا و همین طور مدت زمان هم هوا شدن به گونه ای متفاوت از دیگری  است . در نتیجه تمام این توصیه ها علارغم موثر بودن به معنای پیشگیری صد در صد از ارتفاع زدگی نیستند.

برای پیشگیری از AMS و HACE بهتر است اول فرد را از نظر ریسک بررسی کنیم.

دسته بندی ریسک

 

کم خطر

افرادی که قبلا سابقه بیماری ارتفاع نداشته اند و تا ارتفاع ۲۸۰۰ متر صعود کرده اند

افرادی که قصد دارند در بیشتر از ۲ روز تا ارتفاع ۲۵۰۰ – ۳۰۰۰ متررا صعود کنند و فاصله دو محل شب مانی کمتر از ۵۰۰ متر است.

ریسک متوسط

افرادی با تاریخچه قبلی AMS و صعود به ارتفاع ۲۵۰۰ تا ۲۸۰۰ متر در عرض یک روز

افرادی بدون تاریخچه قبلی AMS و صعود به ارتفاع بیش از ۲۸۰۰ در یک روز

همه افرادی که با سرعت بیش از ۵۰۰ متر در روز در ارتفاع بالای ۳۰۰۰ متر صعود می کنند

 

پر خطر

افرادی با سابقه AMS و صعود به ارتفاع بالای ۲۸۰۰ متر در عرض یک روز

تمام افراد با سابقه قبلی HAPE و HACE

تمام افراد که در عرض یک روز ارتفاع بالای ۳۵۰۰ را صعود می کنند

همه افرادی که با سرعت بیش از ۵۰۰ متر در روز صعود به ارتفاع بالای ۳۵۰۰متر صعود می کنند

صعود های خیلی سریع (مثلا صعودهای سریع در کیلیمانجارو)

پیشگیری از ارتفاع زدگی در افراد کم خطر:

در افراد کم خطر پیشگیری دارویی لازم نیست و با صعود آهسته ( تدریجی ) می توان از ارتفاع زدگی پیشگیری کرد.

صعود تدریجی:

- صعود تدریجی بهترین و بی خطرترین روش پیشگیری از بیماری ارتفاع است و کمک می کند تا بدن فرصت کافی برای هم هوایی را داشته باشد. صعود تدریجی به معنای رعایت یک سری از اصول است :

- در ارتفاع بالای ۳۰۰۰ متر افراد نباید بیش از ۳۰۰متر در روز صعود کنند و هر سه تا چها روز یک روز استراحت کنند.(یا یک روز استراحت به ازای هر ۱۰۰۰ متر صعود)

- بهترین حالت برای هم هوایی به این صورت است که در طول روز به مناطق مرتفع تر صعود کنید و برای خواب به ارتفاعات پایینتر برگردید .

تغذیه:

مصرف غذاهای پر کربوهیدرات و کم چربی و نوشیدن مایعات به حد کافی از خطر ارتفاع زدگی جلوگیری می کند.

پیشگیری از ارتفاع زدگی در افراد با خطر متوسط و شدید :

در کوهنوردان با ریسک متوسط و پر خطر علاوه بر صعود تدریجی باید داروهای پروفیلاکسی(پیشگیری) نیز مد نظر باشد.

استازولامید:

 

 

 

اولین داروی انتخابی استازولامید است. آزمونهای متعدد تاثیر استازولامید در پیشگیری از AMS را به اثبات رسانده اند  و امروزه پرکاربردترین دارو به منظور بهبود علائم AMS است . این دارو مهار کننده آنزیمی به نام کربنیک آنهیدراز است . کربنیک آنهیدراز آنزیمی است که واکنش تبدیل دی اکسید کرین به بیکربنات را کاتالیزه می کند. در نتیجه این آنزیم نقش اساسی در تعادل اسید-باز بدن ایفا می کند.

CO2 + H2O <--Carbonic Anhydraseà>> HCO3- + H+

استازولامید،  این آنزیم را در سلولهای خونی ، توبولهای کلیه ، گیرنده های شیمیایی در مغز و عروق  مهار می کند. مکانیزم تاثیر استازولامید در بیماریهای ارتفاع هنوز به طور کامل مشص نشده است .

ما در اینجا به شرح چند دیدگاه مورد قبول می پردازیم :

ابتدا هیپوکسی در بدن باعث افزایش تعداد تنفس در دقیقه می شود که در نتیجه آن  فشار دی اکسید کربن در بدن کم می شود با کم شدن فشار دی اکسید کربن خون قلیایی می شود ) آلکالوز تنفسی ) که این شرایط مرکز تنفس را مهار می کند و تهویه تنفسی کم می شود. استازولامید با مهار کربونیک آنهیدراز در کلیه باعث دفع بیکربنات در ادرار می شود و درنتیجه ایجاد اسیدوز متابولیک در بدن می کند و باعث افزایش تهویه دقیقه ای تا ۵۰ درصد می شود و با افزایش تهویه دقیقه ای فشار اکسیژن شریانی در بدن بالا می رود. ( توجه داشته باشید که بهبود تهویه تنفسی با افزایش تعداد تنفس نیست بلکه با افزایش حجم جاری است.)

تهویه دقیقه ای : حجم کل گازی که در هر دقیقه وارد ریه ها می شود که برابر است با حاصلضرب "حجم جاری" و "تعداد تنفس در دقیقه"

حجم جاری : حجم هوایی که در یک دم و بازدم معمولی به داخل ریه ها جریان می یابد.

اثرات دیگر استازولامید کم کردن تنفس دورهای در موقع خواب است. همین طور با کم کردن تولید مایع مغزی نخاعی از AMS و HACE پیشگیری می کند.

استازولامید به عنوان داروی پیشگیری از ارتفاع زدگی باید یک روز قبل از صعود شروع شود. . دوز پیشنهادی استازولامید برای پیشگیری از AMS در بالغین ۱۲۵ میلی گرم دو بار در روز است. دوزهای بیشتر استازولامید تا ۵۰۰ میلی گرم روزانه می تواند در پیشگیری از AMS موثر باشد ولی به دلیل عوارض جانبی پیشنهاد نمی شود. دوز استازولامید برای اطفال ۲/۵ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ( حداکثر تا ۱۲۵ میلی گرم ) هر ۱۲ ساعت است.

اثرات جانبی استازولامید معمولا  به خوبی تحمل می شوند. از جمله این عوارض بی حسی دور دهان و نوک انگشتان . افزایش دفعات ادرار ، تغییر در مزه نوشیدنی های گازدار : فرد در هنگام مصرف نوشیدنیهای گازدار مزه فلزی در دهانش احساس می کند. واکنش های حساسیتی به استازولامید بسیار نادر است ولی نباید نادیده گرفته شود.

دیده شده است که کسانی که به داروهای سولفونامیدی حساسیت دارند در مواردی به استازولامید هم حساسیت داشته اند. در صورت حساسیت به سولفونامید باید استازولامید را قبل از صعود تست کرد تا در صورت آلرژی استفاده نشود.( پاورقی سولفونامیدها هم اثر مهارکنندگی روی آنزیم کربونیک آنهیدراز دارند.) و اگر کسی با مصرف سولفونامید دچار شک آنافیلاکسی شده باشد استازولامید منع مطلق دارد.

دگزامتازون:

تاثیر دگزامتازون در پیشگیری از AMS نیز در مطالعات مختلف به اثبات رسیده است. البته اثر این دارو در پیشگیری از AMS کمتر و ناشناخته تر از استازولامید است  ، از طرفی اثرات جانبی بسیاری دارد در نتیجه زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که به دلایلی نتوان از استازولامید استفاده کرد . دگزامتازون از دسته داروهای استروئیدی است و هم به صورت خوراکی و هم تزریقی کاربرد دارد . این دارو ضد التهاب است و از طریق تغییر در نفوذپذیری دیواره مویرگها و آزادشدن سیتوکین های ضد التهابی اثر می کند .این دارو نسبت به استازولامید اثر کمتری در پیشگیری از ارتفاع زدگی دارد . طول مدت استفاده از دگزامتازون به عنوان داروی پروفیلاکسی نباید بیشتر از ۱۰ روز شود چراکه مصرف طولانی مدت گلوکوکورتیکوئید باعث عوارض شدید و سرکوب غدد فوق کلیوی می شود.

Image Detail

دگزامتازون به عنوان داروی پیشگیری از ارتفاع زدگی باید از روز صعود شروع شود.

دوز پیشنهادی آن برای پیشگیری از بیماری های ارتفاع ۲ میلی گرم هر ۴ ساعت یا ۴ میلی گرم هر ۱۲ ساعت به صورت خوراکی  است. دگزامتازون در دوزهای بسیار بالا ( ۴میلی گرم هر ۶ ساعت ) در موارد بسیار پر خطر از جمله ارتش یا پرسنل نجات و کاوشگری که با هواپیما به ارتفاعات بالای ۳۵۰۰ می روند کاربرد دارد. در شرایط نادر صعود صعود بسیار سریع ( مثلا تیمهای نجات ارتش که باید در مدت زمان کوتاهی تا ارتفاع بالای ۳۵۰۰ متر بروند ) بهتر است از هر دو دارو(استازولامید و دگزامتازون) استفاده شود. برای کسانی که برای چند روز در یک ارتفاع خاص مستقر می شوند داروی پروفیلاکسی باید ظرف ۲-۳ روز قطع شود. تمام داروهای پروفیلاکسی باید در زمان برگشت از ارتفاع قطع شوند. توجه داشته باشید که دگزامتازون را هرگز نباید برای کودکان تجویز کرد بلکه در کودکان بهتر است با صعود تدریجی و استازولامید از AMS پیشگیری کرد.

جینکو بیلوبا:

 

جینکو بیلوبا  یک داروی سنتی چینی است که از برگ گیاه بازدانه ای به همین نام استخراج می شود. این گیاه واجد دو ماده موثره آنتی اکسیدان گلیکوزیدهای فلاونول و ترپن لاکتون می باشد ، این دو ماده اثرات زیادی از جمله زدودن رادیکال های آزاد دارند.همچنین این دارو با مکانیزمهای ناشناخته باعث بهبود گردش خون می شود.

در چندین مطالعه اثرات مفید جینکو بیلوبا در پیشگیری از ارتفاع زدگی به اثبات رسیده است ولی چندین مطالعه مبنی بر بی اثر بودن آن است درنتیجه هنوز به عنوان یک داروی موثر در پیشگیری ار بیماری ارتفاع قابل قبول نیست و استفاده از استازولامید در پیشگیری از ارتفاع زدگی حاد ارجح است.

 

پیشگیری از HAPE ( ادم ریوی )

صعود آهسته اصلی ترین راه حل برای پیشگیری از انواع ارتفاع زدگی است و حتی در افراد مستعد نیز بسیار موثر است.

شواهدی به صورت غیرمستقیم این موضوع را به اثبت رسانده ، که حتی در افرادی که بیش از یک بار در صعود سریع به ارتفاعات آلپ دچار ارتفاع زدگی شده اند ، وقتی که سرعت صعود را کم کرده اند و در ارتفاعات بالای ۲۰۰۰متر با سرعتی کمتر از ۳۵۰ تا ۴۰۰ متر در روز صعود کرده اند توانسته اند به راحتی تا ارتفاع ۷۰۰۰ متر را صعود کنند.

تجربه دیگری که از ارتش هندوستان به دست آمد این بود که ۱۵ درصد از سربازانی که با هواپیما ( سرعت زیاد) به ارتفاعات بلند رفته بودند دچار ادم ریوی شدند در حالی که سربازانی که چندین هفته قبل از صعود به ارتفاعات هم هوایی انجام می دادند دچار ادم ریوی نمی شدند.

علاوه بر این  ، اگر کسی دچار علائم اولیه ارتفاع زدگی حاد و یا علائم شروع یک ادم ریوی شد نباید به صعود ادامه دهد و همین طور در روزهای اول مواجهه با ارتفاعات بالای ۳۰۰۰ متر از ورزش بیش از حد خودداری کند چراکه ورزش هم باعث ایجاد و هم بدتر شدن ادم ریوی می شود.

 

پیشگیری دارویی ادم ریوی :

هم هوایی موثرترین راه پیشگیری از ارتفاع زدگی است ولی همیشه عملی و امکان پذیر نیست. در نتیجه پیشگیری دارویی از ارتفاع زدگی از جمله HAPE مورد توجه محققان قرار گرفته است.

علت اصلی HAPE افزایش فشار سرخرگهای ریوی است در نتیجه جلوگیری از این معضل اساس و روش استاندارد پیشگیری از ادم ریوی در افرادی با سابقه قبلی HAPE است که امکان صعود آهسته برای آنها نیست. بیش از ۲۰ سال است که استفاده ۲۰ میلی گرم از فرمولاسیونهای  نیفدپین آهسته رهش هر ۸ ساعت ( از ۲۴ ساعت قبل از صعودهای بالای ۴۶۰۰متر و ادامه دارو تا زمان برگشت) مورد تایید است و تحقیقات نشان داده که این روش می تواند بروز HAPE  را از ۶۳ درصد به ۱۰ در صد کاهش دهد. چندین سال پیش محققان متوجه شدند که با داروی تادالافیل دو بار در روز بروز ادم ریوی از ۷۴ درصد به ۱۰ درصد رسید. توجه داشته باشید که نیفدیپین و تادالافیل هیچکدام در پیشگیری از ارتفاع زذدگی موثر نیستند

حتی در افراد مستعد AMS دیده شده است که استفاده از تادالافیل و سیلدنافیل باعث بدتر شدن AMS با یک مکانیزم ناشناخته می شود. در نتیجه داروهای گشادکننده عروق ریوی فقط برای پیشگیری از HAPE باید تجویز شوند. اگر پروفیلاکسی برای HAPE تجویز شد و فرد در هنگام صعود علائم AMS داشت هم هوایی بیشتر  و استازولامید توصیه می شود. هنوز مشخص نشده که آیا استازولامید می تواند از HAPE جلوگیری کند یا نه. ولی تحقیقات در نپال نشان داده داده که استازولامید تغییری در فشار شریانی ایجاد نمی کند.

داروهای آگونیست بتا ۲ مثل سالمترول هم به عنوان داروی پروفیلاکسی HAPE در بالغین مستعد گزارش شده است. سالمترول با دوز بالای ۱۲۵ میلی گرم دو بار در روز در مواقع صعود سریع و دو شب ماندن در ارتفاع ۴۵۵۹ متری باعث شد که بروز HAPE از ۷۴ درصد به ۳۳ درصد کاهش یابد . این نشان می دهد که گشادکننده های عروق ریوی نسبت به سالمترول موثرتر هستند. در نتیجه استفاده روتین از سالمترول برای پروفیلاکسی از HAPE توصیه نمی شود.

دگزامتازون داروی مصوب و مورد تایید برای پیشگیری و درمان AMS است . اخیرا تحقیقات نشان داده است که استفاده از آن یک روز قبل از صعود و ادامه در زمان صعود و ماندن در ارتفاعات می تواند در پیشگیری از HAPE موثر باشد.

الگوریتم پیشگیری ار HAPE :

توضیح الگوریتم پیشگیری از HAPE :

در فردی که مستعد ادم ریوی است ، بسته به این که سرعت صعود چقدر باشد روش پیشگیری از ادم ریوی متفاوت است . در صعود پرسرعت (با سرعت بیش از ۱۰۰۰ متر در روز ) ، بهترین راه پیشگیری از ادم ریوی استفاده از دگزامتازون است ، که این دارو هم از AMS و هم از HAPE پیشگیری می کند. ولی در شرایط صعود آهسته مخصوصا در کوهنوردان گشادکننده های عروق ریه از جمله نیفدیپین و تادالافیل توصیه می شود چراکه این دارو ها بسیار موثر و از طرفی نسبت به دگزامتازون عوارض کمتری دارند. از آنجا که نیفدیپین و تادالافیل از AMS پیشگیری نمی کنند ، بهتر است که در این موارد استازولامید را برای پیشگیری در افراد مستعد AMS یا درمان علائم خفیف AMS به کار برد.

جدول دوز داروهای مورد استفاده در پیشگیری و درمان بیماریهای ارتفاع:

نام دارو

مورد مصرف

روش مصرف

دوز

استازولامید

پیشگیری از AMS/HACE

 

 

درمان AMS

خوراکی

 

 

خوراکی

۱۲۵ میلی گرم دو بار در روز

اطفال :۲/۵ میلی گرم هر ۱۲ ساعت

 

۲۵۰ میلی گرم دو بار در روز

اطفال :۲/۵ میلی گرم هر ۱۲ ساعت

 

دگزامتازون

پیشگیری از AMS/HACE

 

 

 

درمان AMS/HACE

خوراکی

 

 

 

خوراکی ، وریدی ، داخل عضلانی

۲ میلی گرم هر ۶ساعت یا

۴ میلی گرم هر ۱۲ ساعت

در اطفال نباید مصرف شود

 

AMS: 4 میلی گرم هر ۶ ساعت

HACE: 8 میلی گرم یکبار و سپس ۴ میلی گرم هر ۶ ساعت

اطفال: ۰/۱۵ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و سپس هر ۶ ساعت

 

نیفدیپین

پیشگیری از HAPE

 

 

 

درمان HAPE

خوراکی

 

 

 

 

خوراکی

۳۰ میلی گرم ( آهسته رهش) هر ۱۲ ساعت یا ۲۰ میلی گرم ( آهسته رهش) هر ۸ ساعت

 

۳۰ میلی گرم ( آهسته رهش) هر ۱۲ ساعت یا ۲۰ میلی گرم ( آهسته رهش) هر ۸ ساعت

تادالافیل

پیشگیری از HAPE

خوراکی

۱۰ میلی گرم دوبار در روز

سیلدنافیل

پیشگیری از HAPE

خوراکی

۵۰ میلی گرم هر ۸ ساعت

سالمترول

پیشگیری از HAPE

استنشاقی

۱۲۵ میکروگرم دو بار در روز

(همراه با یک داروی دیگر ، به تنهایی نبایده مصرف شود)

در چه زمان جای نگرانی وجود دارد؟

سریع به فکر فرود باشید اگر:

اگر علارغم استراحت در یک ارتفاع خاص علائم رو به وخامت گذاشت.، یا احساس عدم تعادل داشتید ، در چنین شرایطی سریعا حدود ۶۰۰ تا ۹۰۰ متر ارتفاع کم کنید. منتظر نمانید تا صبح شود .

در این صورت ممکن است کسی که قادر به راه رفتن روی پاهای خودش است  و می تواند با کمک یک چراغ پیشانی به سادگی  پایین بیاید به سادگی در ظرف ۱۲ ساعت تبدیل به یک بیمار روی برانکارد شود.

تنها و مهم ترین علامت که به ما نشان می دهد بیماری ارتفاع در حال وخیم شدن است از دست دادن تعادل است . در این حالت   شخص تلو تلو می خورد و مشکل تعادل دارد و قادر نیست که در یک مسیر مستقیم گام بردارد. هرگز اجازه ندهید که یک فرد ارتفاع زده به تنهایی به پایین برود همیشه همراه با یک نفر دیگر باشد.

۱: Leaf DE, Goldfarb DS. Mechanisms of action of acetazolamide in the prophylaxis and treatment of acute mountain sickness. J Appl Physiol. 2007 Apr;102(4):1313-22.

2: Rodway GW, Hoffman LA, Sanders MH. High-altitude-related disorders--Part II:prevention, special populations, and chronic medical conditions. Heart Lung. 2004 Jan-Feb;33(1):3-12.

3: Bartsch P, Bailey DM, Berger MM, Knauth M, Baumgartner RW. Acute mountain sickness: controversies and advances. High Alt Med Biol. 2004 Summer;5(2):110-24.

4: Luks AM, McIntosh SE, Grissom CK, Auerbach PS, Rodway GW, Schoene RB, Zafren K, Hackett PH; Wilderness Medical Society. Wilderness Medical Society consensus guidelines for the prevention and treatment of acute altitude illness. Wilderness Environ Med. 2010 Jun;21(2):146-55.

5: Maggiorini M. Prevention and treatment of high-altitude pulmonary edema. Prog Cardiovasc Dis. 2010 May-Jun;52(6):500-6.

6: Stream JO, Grissom CK. Update on high-altitude pulmonary edema: pathogenesis,prevention, and treatment. Wilderness Environ Med. 2008 Winter;19(4):293-303.

7: Imray C, Wright A, Subudhi A, Roach R. Acute mountain sickness:pathophysiology, prevention, and treatment. Prog Cardiovasc Dis. 2010 May-Jun;52(6):467-84.

8: Roach RC, Hackett PH. Frontiers of hypoxia research: acute mountain sickness. J Exp Biol. 2001 Sep;204(Pt 18):3161-70.

 

 



:: موضوعات مرتبط: آموزش، ،

نویسنده : علی عسگری تاریخ : شنبه 29 بهمن 1390



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به کوهستان الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجه مي باشد.